برای دریافت آخرین خبرها و رویدادها با ما همراه باشید.

هفت شهر عشق - 4 (ویژه‏نامه‏ی ایام محرم)

هفت شهر عشق - 4 (ویژه‏نامه‏ی ایام محرم)


فصل ۴: بخش ۴
حتماً می‏دانی که هر کس بخواهد به مکه برود، باید اعمال عُمره را به جا آورد. آری، شرط زیارت خانه‏ی خدا این است که لباس‏های دنیوی را از تن بیرون آوری و لباس سفید احرام بر تن کنی تا بتوانی به سوی خدا بروی. این کار در بین راه مکه و مدینه، در مسجد شجره انجام می‏شود.
کاروان شهادت در مسجد شجره توقف کوتاهی می‏کند و همه‏ی کاروانیان، لباس احرام بر تن می‏کنند و لَبَّیک اللهمّ لَبَّیک می‏گویند.
عجب حال و هوایی است. از هر طرف صدای لَبَیک به گوش می‏رسد: «به سوی تو می‏آیم ای خدای مهربان!».
نگاه کن، همه‏ی جوانان دور امام حسین (ع) حلقه زده‏اند، من و تو اگر بخواهیم همراه این کاروان برویم باید لباس احرام بر تن کنیم و لبیک بگوییم.
خواننده‏ی خوبم! فرصت زیادی نداری، زود آماده شو، چرا که این کاروان به زودی حرکت می‏کند.
نماز جماعت صبح برپا می‏شود. همه نماز می‏خوانند و بعد از آن آماده‏ی حرکت می‏شوند.
بانویی از مسجد بیرون می‏آید. عباس، علی‏اکبر و بقیه‏ی جوانان، دور او حلقه می‏زنند و او را با احترام به سوی کجاوه می‏برند.
او زینب (س) است، دختر علی و فاطمه (ع).
کاروان وارد جاده‏ی اصلی مدینه - مکه می‏شود و به سوی شهر خدا می‏رود. بعضی از یاران امام، به حضرت پیشنهاد می‏دهند که از راه فرعی به سوی مکه برویم تا اگر نیروهای امیر مدینه به دنبال ما بیایند نتوانند ما را پیدا کنند؛ ولی امام در همان راه اصلی به سفر خود ادامه می‏دهد.
از سوی دیگر امیر مدینه خبردار می‏شود که امام حسین (ع) از مدینه خارج شده است. خدا را شکر می‏کند که او را از فتنه‏ی بزرگی نجات داده است. او دیگر سربازانش را برای برگرداندن امام نمی‏فرستد.
جاسوسان به یزید خبر می‏دهند که امیر مدینه در کشتن حسین کوتاهی نموده و در واقع با سیاست مسالمت‏آمیز خود، زمینه‏ی خروج او را از مدینه فراهم نموده است.
وقتی این خبر به یزید می‏رسد بی‏درنگ دستور برکناری امیر مدینه را صادر می‏کند؛ ولی کار از کار گذشته است و اکنون دیگر کشتن امام حسین (ع) کار ساده‏ای نیست.
امام در نزدیکی‏های مکه است. این شهر نزد همه‏ی مسلمانان احترام دارد و دیگر نمی‏توان به این سادگی، نقشه‏ی قتل امام را اجرا نمود. مکه شهر امن خداست و تا به حال کسی جرأت نکرده است به حریم این شهر جسارت کند؛ امّا آیا او در این شهر در آرامش خواهد بود؟
***
آیا می‏دانی ما چند روز است که در راه هستیم؟
ما شب یکشنبه ۲۸ رجب، از مدینه خارج شدیم. امشب هم شب جمعه، شب سوم ماه شعبان است. ما راه مدینه تا مکه را پنج روزه آمده‏ایم. چه توفیقی از این بهتر که اعمال عمره‏ی خود را در شب جمعه انجام دهیم.
تا یادم نرفته بگویم که امشب، شب ولادت امام حسین (ع) نیز، هست.
خورشید را نگاه کن که پشت آن کوه‏ها غروب می‏کند. پشت آن کوه‏ها شهر مکه قرار دارد. آری، ما به نزدیکی‏های مکه رسیده‏ایم.
امام، همراه یاران خود وارد شهر می‏شود و به مسجدالحرام رفته و اعمال عمره را انجام می‏دهد. بیا من و تو هم اعمال عمره‏ی خود را انجام بدهیم. بیا کمی با خدای خود خلوت کنیم...
خانه‏ی خدا چه صفایی دارد!
خبر ورود امام حسین (ع) در همه‏ی شهر می‏پیچد، همه‏ی مردم خوشحال می‏شوند که تنها یادگار پیامبر به مکه آمده است.
شهر دوباره بوی پیامبر را گرفته و خوب است بدانی که افراد زیادی از شهرهای مختلف برای انجام عمره، به مکه آمده‏اند و آن‏ها هم با شنیدن این خبر برای دیدن امام لحظه‏شماری می‏کنند.
آری، امام به حرم امن الهی پناه آورده است. کسانی که زیرک هستند، می‏فهمند که جان امام حسین (ع) در خطر است. امام در شهر منزل می‏کند و مردم دسته دسته به دیدن ایشان می‏آیند. مردم می‏دانند که امام حسین (ع) برای اینکه با یزید بیعت نکند به این شهر آمده است. او آمده است تا نهضت سرخ خود را از مکه آغاز کند.
پیش از آمدن امام حسین (ع)، امیر مکه در مسجدالحرام، امام جماعت بود، امّا اکنون امام حسین (ع) تنها امام جماعت خانه‏ی خداست و سیل جمعیت پشت سر ایشان به نماز می‏ایستند.
خبر می‏رسد که قلب همه‏ی مردم با امام حسین (ع) است و آن‏ها هر صبح و شام خدمت آن حضرت می‏رسند.
ترس و وحشت تمام وجود امیر مکه را فرا می‏گیرد. اگر آن حضرت فقط یک اشاره به مردم کند، آن‏ها اطاعت می‏کنند. او با خودش فکر می‏کند که خوب است قبل از اینکه مردم، مرا از شهر بیرون کنند، خودم فرار کنم.
او می‏داند که لحظه به لحظه، بر تعداد هواداران امام حسین (ع) افزوده می‏شود. پس چه بهتر که جان خود را نجات دهد. اگر مردم شورش کنند، اوّل سراغ نماینده‏ی یزید می‏آیند که امیر مکه است.
امیر مکه سرانجام تصمیم می‏گیرد شبانه از مکه فرار کند. خبر در همه جا می‏پیچد که امیر مکه فرار کرده است. همه جا جشن و سرور است. همه خوشحال هستند و این را یک موفقیت بزرگ برای نهضت امام حسین (ع) می‏دانند.
می‏خواهی من و تو هم در این جشن شرکت کنیم؟ آیا موافق هستی کمی شیرینی بگیریم و در میان دوستان خود تقسیم کنیم؟
***
اکنون مکه، یک امیر دارد آن هم امام حسین (ع) است.
امام برای قیام علیه یزید، به مکه آمده است. افرادی که برای انجام عمره به مکه آمده‏اند، وقتی به شهر خود بازمی‏گردند این خبر را به همشهریان خود می‏رسانند.
خبر در همه جای جهان اسلام می‏پیچد. عده‏ی زیادی از آزاداندیشان خود را به مکه می‏رسانند. حلقه‏ی یاران روز به روز گسترده‏تر می‏شود.
مردم کوفه با شنیدن این خبر خوشحال می‏شوند. آن‏ها که زیر ستم بنی‏اُمیه، کمر خم کرده بودند، اکنون به رهایی از این همه ظلم و ستم می‏اندیشند.
مردم کوفه، کینه‏ای سخت از حکومت بنی‏اُمیه به دل دارند. به همین دلیل با شنیدن خبر قیام امام حسین (ع)، فرصت را غنیمت شمرده و تصمیم می‏گیرند تا امام را به شهر خود دعوت کنند.
آن‏ها صد و پنجاه نفر از بزرگان خود را همراه با نامه‏های بسیاری به سوی مکه می‏فرستند، تا امام حسین (ع) را به شهر خود دعوت کنند.
آیا موافقی با هم به خانه‏ی امام حسین (ع) سری بزنیم.
اینجا چقدر شلوغ است. حتماً بزرگان کوفه خدمت امام هستند. آنجا را نگاه کن! چقدر نامه روی هم جمع شده است. موافقی آن‏ها را با هم بشماریم؟
خسته نباشی، خواننده‏ی عزیزم! دوازده هزار نامه!!
این‏ها، نامه‏های مردم کوفه است.
در یکی از نامه‏ها نوشته شده است: «ای حسین! ما جان خود را در راه تو فدا می‏کنیم. به سوی ما بیا، ما همه، سرباز تو هستیم».
در نامه‏ی دیگر آمده است: «ای حسین! باغ‏های ما سرسبز است. بشتاب که همه‏ی ما در انتظار تو هستیم. در شهر ما لشکری صد هزار نفری خواهی یافت که برای یاری تو سر از پا نمی شناسند. دیگر کسی در کوفه به نماز جمعه نمی‏رود. همه‏ی ما منتظر تو هستیم تا به تو اقتدا کنیم».
آیا می‏دانی در آخرین نامه‏ای که به امام رسیده، چه نوشته شده است: «ای حسین! همه‏ی مردم این شهر، چشم انتظار شما هستند. آن‏ها امامی جز شما ندارند، پس بشتابید».
امام حسین (ع) هنوز جواب این نامه‏ها را نداده است. او در حال بررسی این مسأله است. این صد و پنجاه نفر خیلی اصرار می‏کنند که امام دعوت آن‏ها را بپذیرد.
آ‏ن‏ها به امام می‏گویند: «مردم کوفه شیعیان شما هستند. آن‏ها می‏خواهند شما را یاری کنند تا با یزید بجنگید و خلیفه‏ی مسلمانان شوید».
امام در فکر است. نمی‏دانم به رفتن می‏اندیشد یا به ماندن؟ آیا در این شرایط، باز باید تردید کرد؟ آیا می‏توان به مردم کوفه اعتماد کرد؟ نگاه کن! امام از جا برمی‏خیزد. ای مولای ما، به کجا می‏روی؟
***
امام وضو می‏گیرد و از خانه خارج می‏شود. بیا ما هم همراه آن حضرت برویم؟
امام به سوی مسجدالحرام می‏رود. همه‏ی یاران، همراه آن حضرت می‏روند. نگاه کن! امام کنار درِ خانه‏ی خدا به نماز می‏ایستد و بعد از نماز، دست‏های خود را به سوی آسمان می‏برد و چنین می‏گوید: «خدایا، آنچه خیر و صلاح مسلمانان است برای ما مقدر فرما».
سپس قلم و کاغذی می‏طلبد و برای مردم کوفه نامه‏ای می‏نویسد.
اکنون امام می‏گوید: «بگویید پسر عمویم، مسلم بن عقیل بیاید».
آیا مسلم بن عقیل را می‏شناسی؟ او پسر عموی امام حسین (ع) است. مسلم، شخصی شجاع، قوی و آگاه است و برای همین، امام حسین (ع) او را برای مأموریتی مهم انتخاب کرده است!
امام به بزرگان کوفه رو می‏کند و به آن‏ها می‏فرماید: «من تصمیم گرفته‏ام مسلم را به عنوان نماینده‏ی خود به شهر شما بفرستم و از او خواسته‏ام تا اوضاع آنجا را برای من گزارش کند. وقتی گزارش مسلم به من برسد به سوی کوفه حرکت خواهم کرد».
بزرگان کوفه بسیار خوشحال می‏شوند و به همدیگر تبریک می‏گویند. آن‏ها یقین دارند که مسلم با استقبال با شکوه مردم روبه‏رو خواهد شد و بهترین گزارش‏ها را برای امام حسین (ع) خواهد نوشت.
همسفرم! آیا دوست داری نامه‏ای را که امام برای مردم کوفه نوشت برایت نقل کنم: «بسم اللَّه الرَّحمـن الرَّحیم؛ از حسین به مردم کوفه: من نامه‏های شما را خواندم و دانستم که مشتاق آمدن من هستید. برای همین، پسر عمویم مسلم را نزد شما می‏فرستم تا اوضاع شهر شما را بررسی کند. هرگاه او به من خبر دهد، به سوی شما خواهم آمد».
امام، مسلم را در آغوش می‏گیرد. صدای گریه‏ی امام بلند می‏شود. مسلم نیز اشک می‏ریزد. راز این گریه چیست؟ سفر عشق برای مسلم آغاز شده است.
امام نامه را به دست او می‏دهد و دستانش را می‏فشارد و می‏فرماید: «به کوفه رهسپار شو و ببین اوضاع مردم شهر چگونه است. اگر آن گونه بودند که در نامه‏ها نوشته‏اند، به من خبر بده تا به سوی تو بیایم و در غیر این صورت، هر چه سریع‏تر به مکه بازگرد».
او نامه را می‏گیرد و بر چشم می‏گذارد و آخرین نگاه را به امام خویش می‏نماید و بعد از وداع با همسر و فرزندانش، به سوی کوفه حرکت می‏کند.
مسلم برای امنیت بیشتر، تنها و از راه‏های فرعی به سوی کوفه می‏رود. چرا که اگر او با گروهی از دوستان خود به این سفر برود، ممکن است گرفتار مأموران یزید شود.
آن صد و پنجاه نفری که از کوفه آمده بودند، در مکه می‏مانند تا هم اعمال حج را انجام دهند و هم به همراه امام حسین (ع) به کوفه بازگردند. آن‏ها می‏خواهند امام با احترام خاصی به سوی کوفه برود.
امروز، پانزدهم ماه رمضان است که مسلم به سوی کوفه می‏رود...
او راه مکه تا کوفه را مدت بیست روز طی می‏کند و روز پنجم شوال به کوفه می‏رسد.
مردم کوفه به استقبال مسلم آمده و گروه گروه با او بیعت می‏کنند.
آیا می‏دانید چند نفر با مسلم بیعت کرده‏اند؟ هجده هزار نفر، چه شرایطی از این بهتر!
صبح روز دهم ذی‏القعده، مسلم قلم در دست می‏گیرد. او در این سی و پنج روز به بررسی اوضاع کوفه پرداخته است و شرایط را برای حضور امام مناسب می‏بیند.
مسلم می‏داند که امام حسین (ع)، در مکه منتظر رسیدن نامه‏ی اوست و باید نتیجه‏ی بررسی اوضاع کوفه را به امام خبر بدهد. پس نتیجه‏ی بررسی‏های یک ماهه‏ی خود را گزارش می‏دهد و این نامه را برای امام می‏نویسد: «هجده هزار نفر با من بیعت کرده‏اند. هنگامی که نامه‏ی من به دست شما رسید، هر چه زودتر به سوی کوفه بشتابید».
مسلم، این نامه را به یکی از یاران خود می‏دهد و از او می‏خواهد که هر چه سریع‏تر این نامه‏ی مهم را به امام برساند.
فرستاده‏ی مسلم با شتاب به سوی مکه می‏تازد تا نامه را به موقع به امام برساند.
***
یزید در قصر خود در شام نشسته و همه‏ی مشاوران را گرد خود جمع کرده است و به آن‏ها چنین سخن می‏گوید: «به راستی، ما برای مقابله با حسین چه کنیم؟ آیا او را در مکه به قتل برسانیم؟ در مکه حتی حیوانات هم، در امن و امان هستند. اگر ما حسین را در آن شهر به قتل برسانیم، همه‏ی دنیای اسلام شورش خواهند کرد. آن وقت دیگر آبرویی برای ما نخواهد ماند».
همه در فکر هستند که چه کنند. حمله به حسین در مکه، برای حکومت یزید بسیار خطرناک است و می‏تواند پایه‏های حکومت او را به لرزه در آورد.
مشکل یزید این است که اکنون، مکه در تصرف امام حسین (ع) است. ایام حج هم نزدیک است و همه‏ی حاجیان برای طواف خانه‏ی خدا به مکه می‏روند.
مشاوران یزید می‏گویند: «ما نمی‏توانیم لشکری به مکه بفرستیم و با حسین به صورت آشکارا بجنگیم».
یزید سخت آشفته است. بر سر اطرافیان خود فریاد می‏زند: «من این همه پول به شما می‏دهم تا در این مواقع حساس، فکری به حال من بکنید. زود باشید! نقشه‏ای برای خاموش کردن نهضت حسین بکشید».
همه به فکر فرو می‏روند. برنامه‏های امام حسین (ع) آن قدر حساب شده و دقیق می‏باشد که راهی برای یزید باقی نگذاشته است.
یکی از اطرافیان می‏گوید: «من راه‏حل را یافتم. من راه‏حل بسیار خوبی پیدا کردم». او طرح خود را می‏گوید، همه با دقت گوش می‏دهند و در نهایت، این طرح مورد تأیید همه قرار می‏گیرد و یزید هم بسیار خوشحال می‏شود.
طرحی بسیار دقیق و حساب شده که دارای پنج مرحله است:
۱. ابتدا امیری شجاع و نترس را به مکه اعزام می‏کنیم و از او می‏خواهیم که هرگز با حسین درگیر نشود.
۲. لشکری بزرگ و مجهز همراه او به مکه اعزام می‏کنیم.
۳. سی نفر از هواداران بنی‏اُمیّه را انتخاب نموده و آن‏ها را به مکه می‏فرستیم. آن‏ها باید در زیر لباس‏های خود شمشیر داشته باشند.
۴. در هنگام طواف خانه‏ی خدا، حسین مورد حمله قرار می‏گیرد و از آن جهت که همراه داشتن اسلحه در هنگام طواف بر همه حرام است، پس یاران حسین قدرت دفاع از او را نخواهند داشت.
۵. بعد از کشته شدن حسین، برای جلوگیری از شورش مردم، آن سی هوادار بنی‏اُمیّه به وسیله‏ی نیروهای امیر مکه دستگیر شده و همگی اعدام می‏شوند تا مردم تصور کنند که حسین، به وسیله عده‏ای از اعراب کشته شده است و حکومت یزید نیز، هیچ دخالتی در این ماجرا نداشته و حتی قاتلان حسین را نیز، اعدام کرده است.
واقعاً که این طرح، یک طرح زیرکانه و دقیق است، امّا آیا یزید موفق به اجرای همه‏ی مراحل آن خواهد شد؟ با من همراه باشید.
***
روزهای اوّل ماه ذی‏الحجه است و مردم بسیاری برای انجام مراسم حج به مکه آمده‏اند.
نامه‏ی مسلم به مکه می‏رسد و امام آن را می‏خواند. آیا امام به سوی کوفه خواهد رفت؟ روزهای انجام حج نزدیک است. امام می‏خواهد اعمال حج را انجام دهد.
حج یک اجتماع عظیم اسلامی است و امام می‏تواند از این فرصت به خوبی استفاده کند. از تمام دنیای اسلام به این شهر آمده‏اند و هر حاجی می‏تواند پس از بازگشت به وطن خود، یک مبلّغ خوب برای قیام امام باشد.
در حال حاضر مکه هم بدون امیر می‏باشد و زمینه برای هرگونه فعالیت یاران امام فراهم است.
در شام جاسوس‏ها خبر بیعت مردم کوفه با امام حسین (ع) را به یزید داده‏اند.
قلب کشور عراق در کوفه می‏تپد و اگر امام بتواند آنجا را تصرف کند، به آسانی بر بخش عظیمی از دنیای اسلام تسلط می‏یابد. اگر امام حسین (ع) به کوفه برسد، گروه بی‏شماری از شیعیان دور او جمع خواهند شد.

summary-address :

الاخبار

بیان الأساتذة والطلبة التعبویین بجامعة شیراز تضامنا مع احتجاجات الجامعیین الأمریکیین (أساتذة وطلبة) ضد الفظائع الصهیونیة
بیان الأساتذة والطلبة التعبویین بجامعة شیراز تضامنا مع احتجاجات الجامعیین الأمریکیین (أساتذة وطلبة) ضد الفظائع الصهیونیة
بسم الله قاصم الجبارین لقد مضی ما یقرب من سبعة أشهر منذ بدء الجولة الأخیرة من الجرائم التی یرتکبها الکیان الصهیونی ضد الشعب الفلسطینی البریء؛ هذا الشعب المضطهد الذی یتعرض منذ 75 عامًا للتعذیب والمذابح والوحشیة علی أیدی الاحتلال الصهیونی المدجج...
فوز خرّیجی جامعة شیراز بجائزة ألبرز 1402
فوز خرّیجی جامعة شیراز بجائزة ألبرز 1402
حصل خریجان من جامعة شیراز علی جائزة ألبرز 1402.
کشف النقاب عن طابع خاص بجامعة شیراز بحضور وزیر العلوم والبحوث والتکنولوجیا
کشف النقاب عن طابع خاص بجامعة شیراز بحضور وزیر العلوم والبحوث والتکنولوجیا
تم الکشف عن الطابع الخاص بجامعة شیراز بحضور وزیر العلوم والبحوث والتکنولوجیا ومحافظ فارس.
افتتاح نادیین ریاضیین للفتیات والنساء فی جامعة شیراز بحضور وزیر العلوم والبحوث والتکنولوجیا
افتتاح نادیین ریاضیین للفتیات والنساء فی جامعة شیراز بحضور وزیر العلوم والبحوث والتکنولوجیا
تم تدشین نادیین ریاضیین فی جامعة شیراز بحضور وزیر العلوم والبحوث والتکنولوجیا.
التعریف بثلاث أساتذة من جامعة شیراز ضمن الأساتذة المتمیزین علی مستوی البلاد
التعریف بثلاث أساتذة من جامعة شیراز ضمن الأساتذة المتمیزین علی مستوی البلاد
تم تقدیر وتکریم ثلاثة أساتذة من أعضاء هیئة التدریس بجامعة شیراز ضمن فعالیات یوم الأستاذ المتمیز بوصفهم الأستاذ المتمیز والمتفوق علی مستوی البلاد.
تعیین الدکتور أبوالفضل جوکار، مدیرا لمرکز التعاون الأکادیمی العلمی الدولی بجامعة شیراز
تعیین الدکتور أبوالفضل جوکار، مدیرا لمرکز التعاون الأکادیمی العلمی الدولی بجامعة شیراز
تم تعیین الدکتور أبوالفضل جوکار (الأستاذ المشارک فی قسم علوم زراعة الحدائق بکلیة العلوم الزراعیة)، رئیسا لمرکز التعاون العلمی الدولی بجامعة شیراز بأمر من إدارة جامعة شیراز.
انعقاد سلسلة من الویبینار المتخصصة والمشترکة بین جامعة شیراز وجامعة سانت بطرسبرغ للتعدین
انعقاد سلسلة من الویبینار المتخصصة والمشترکة بین جامعة شیراز وجامعة سانت بطرسبرغ للتعدین
ستعقد سلسلة من الویبینار المتخصصة والمشترکة بین جامعة شیراز وجامعة سانت بطرسبرغ للتعدین؛ بهدف التعرف علی القدرات العلمیة والإمکانات البحثیة المتاحة لبعضهما البعض.
أحد عشر عضوا من أعضاء هیئة التدریس بجامعة شیراز ضمن قائمة الباحثین الإیرانیین الأکثر استشهادا فی تخصصات العلوم الإنسانیة والعلوم الاجتماعیة
أحد عشر عضوا من أعضاء هیئة التدریس بجامعة شیراز ضمن قائمة الباحثین الإیرانیین الأکثر استشهادا فی تخصصات العلوم الإنسانیة والعلوم الاجتماعیة
صُنف أحد عشر عضوا من أعضاء هیئة التدریس بجامعة شیراز ضمن قائمة الباحثین الإیرانیین الأکثر استشهادا فی تخصصات العلوم الإنسانیة والعلوم الاجتماعیة.
تأسیس خمسة مراکز بحثیة جدیدة فی جامعة شیراز
تأسیس خمسة مراکز بحثیة جدیدة فی جامعة شیراز
تم إنشاء خمسة مراکز بحثیة جدیدة من قبل وکالة البحث والتقنیة المعلوماتیة بجامعة شیراز.
حصول جامعة شیراز علی المرتبة فی تصنیف کیو إس للجامعات عالمیا 2023
حصول جامعة شیراز علی المرتبة فی تصنیف کیو إس للجامعات عالمیا 2023
وفقا لتقریر العلاقات العامة بجامعة شیراز، واستنادا إلی أحدث النتائج المنشورة لتصنیف موضوعات کیو إس للجامعات عالمیا (QS World University Rankings)، حصلت جامعة شیراز علی المرتبة فی 4 تصنیفات حسب الموضوع.
حصول جامعة شیراز علی المرتبة الأولی علی مستوی البلاد فی تصنیف مؤشر نیتشر (Nature INDEX)
حصول جامعة شیراز علی المرتبة الأولی علی مستوی البلاد فی تصنیف مؤشر نیتشر (Nature INDEX)
وفقا لآخر نتائج نظام تصنیف مؤشر نیتشر العالمی لجودة البحوث العلمیة، والتی تم الإعلان عنها عبر المقالات المنشورة فی المجلات العالمیة المرموقة، خلال الفترة الزمنیة ما بین دیسمبر 2021 إلی نوفمبر 2022؛ أصبحت جامعة شیراز رائدة فی مجال البحث العلمی علی...
انطلاق عمل متحف النسیج فی حدیقة نارنجستان قوام
انطلاق عمل متحف النسیج فی حدیقة نارنجستان قوام
تم انطلاق عمل متحف النسیج فی الطابق تحت الأرضی (قبو) من الحافة الجنوبیة بحدیقة متحف نارنجستان قوام (Qavam House).